اعوذ بالله من الشیطان الرجیم و النفس الاماره...
بسم الله الرحمن الرحیم...
السلام علیکم...
ادامه...
بله گروه بندی و دکترین حق شناسی را باید اینگونه شناخت...آنگاه که کسی جز خداوند و ائمه اطهار(ع) حق نیستند و هر کس رهروی دین محبوب خدا و اینان باشند براستی به کمال میرسند و اگر لحظه ای از این دور شوند به بیراهه میروند و...
صحبت از نظرات و تئوری نیست صحبت از جهان بینی است...نگاه بشریت به جهان و زندگی و گزینش درست و عدم برداشت ناحق...
گروه بندی درست را امیر المومنان علی(ع) در نهج البلاغه ذکر کرده اند لذا ما نیز همان گروه بندی انسانی را ذکر میکنیم مطمئناً افراد بشری در این گروه بندی جای میگیرند...و شکی درین نیست...
1-آنان که خدای متعال و اهل بیت(ع) را قبول کرده اند و به حق عمل میکنند و اگر چه معصوم نیستند بر شباهت عصمتند و حبل المتین را به چنگ گرفته و از راه حق بیرون نروند چون به درک رسیده اند و شناختشان کامل است و رستگارند و آنان امین بر ما هستند و بهترین...
2-آنان که خدای متعال و اهل بیت(ع) را شهادتین داده اند بر سعی آنان است که بر راه حق باشند اما تا حدودی بر آنان اشتباه است و راهشان تا حدودی کج میشود اما توبه میکنند خداوند بدان ها نظر لطف خاص دارد و سعی بر خوبی دارند و شناختشان خوب است سبقت جو هستند...
3-آنان که خدای متعال و اهل بیت(ع) را شهادتین داده اند و قبول دعوت نموده اند اما بر گناه صغیره اصرار میکنند در عمل ولی تا میتوانند استغفار میجویند و بر واجبات الهی تا حد امکان تلاش میکنند و در راه خیر سعی برا سبقت دارند...
4-آنان که خدای متعال و اهل بیت(ع) را شهادتین داده اند ولی گناه و اشتباه میکنند ولی توبه میکنند و سعی شان در زندگی کم است و اندک به تلاش برای کمال رضایت دارند و کمی سست اراده اند و کمتر به واجبات میرسند و گه گاه آن را وا مینهند و در امور خیر کمتر سبقت میجویند...
5-آنان که خدای متعال و اهل بیت(ع) را شهادتین داده اند ولی بر گناه راحت ترند تا بر رعایت و خود را بر هر اشتباهی امتحان کرده اند و سست اراده اند و نگاهشان به زندگی نگاهی کوته بینانه است و نظرشان به واجبات اندک و محرمات را دوری نکنند اما خود را سرزنش میکنند بر نفس خود حاکم نیستند ولی سعی بر توبه دارند ولی کهالت میکنند...
6-آنان که خدای متعال و اهل بیت(ع) را شهادتین داده اند اما وجودشان پر از معصیت کوچک و بزرگ است اشتباه برای آنان حکم درست است زندگی را در دنیا خلاصه میدانند اما باز هم خود را در محضر خدا میبینند کمی در آنان عمل به واجبات دیده میشود آن نیز بر ضرورت...
7-آنان که خدای متعال و اهل بیت(ع) را شهادتین داده اند اما هیچ شهادتی از آنان را قبول نیست و زندگی را به بازیچه گرفته اند دنیا برایشان با همه چیزش مهم تر است تا رضای خدا اگر کاری کنند که خیر است شر است و شری که انجام دهند شرتر...گاهی بر ریا سبقت میگیرند...افراط و تفریط در آنان راه را باز دیده...
8-آنان که بر خدای متعال و اهل بیت(ع) شهادتین ظاهری نیز نمیگویند و بر هر عمل شری سبقت جویند و گناه برایشان آسان است و بر کبیره و صغیره و اشتباه و معصیت ها و گاهگاهی در عمل بر خیر ضربه میزنند...
9-آنان که بر خدای متعل و اهل بیت(ع) شهادتین ظاهری نیر نگفته اند و نمیگویند و بر گناه آگاهند و هر گناهی را انجام دهند و با حق مقابله میکنند و شر را بر هر خیری راحت تر دارند و دشمنی آشکارا برای ما هستند...
10-آنان که بر دو گروه قبل شدتشان بر گناه بیشتر است و شیطان را مایه مباهات و بر هر شری استوار و خدای خویش و مارا دشمن میدارند و خود را خدای خویش میدانند...اینان همان اخوان الشیاطینند براستی...
11-آنان که ریا دارند و چهره نفاق آمیز دارند هر چه دارند از ظاهر دارند در زمان عمل کم میاورند و میدان جهاد را ترک میکنند و زمان عمل خود را برتر از سخن خدای متعال و ما میبینند و بر هر چه خود بیندیشند درست میدانند...منافق اند آنان که افراط و تفریط دارند و در این دو یا در هر کدام غوطه ورند و زندگیشان جز برای خودشان نیست...هر آنچه برایشان درست باشد آن درست است...
و جمع این ها این است...مومن عامل به حق نزدیک به عصمت و کسانی که عمل میکنند و سعی شان برای کمال است و دنبال و سبقت جو در خیر و نیکی و واجبات و مستحبات و ترک کننده محرمات و مکروهات و توکل کننده و توسل جوینده...اینان براستی رستگارنند و برای ما دوست و یاور و عاشق و معشوق...
و بقیه به درجه هستند ولی در آخر کسانی که هیچ وقت بخشیده نمیشوند و خداوند وعده عذاب داده برای آنها و همه آنان بر لعنت خداوندی هستند و دشمن خداوند...این ها...لعنت الله القوم المنافقین و الکافرین و المشرکین و الظالمین و الجاهلین و الفاسدین و الفاسقین و الفاجرین و کلهم حزب الشیاطین...
بعضی از گروه هایی هم هستند که ادعای خوبی میکنند مثله بعضی از گروه های اینترنتی که ادعای استشهادی می آیند و فکر میکنند که شهادت هنر مردان شیطان است یا خدای نکرده هر کسی بر این عمل لایق...اینانند هم در افراط و تفریطنند...گروه های جنبش نرم افزاری...گرو های عدالت خواهی...که دچار آسیب های فراوانی هستند که اگر آسیب شناسی نشوند به راه شیطان رجیم و نفس الاماره و هوای و هوس میروند و در دنیا خلاصه میشوند و رضای خدا در آن گم میشود...که اینطور شده و هر کسی که آنچه در دنیا بدان برسد و بتواند آن را شهرت شهوت و قدرت و ثروت و لوازم دیگر دهد دنباله رویند...
ولایت در آن ها در عمل فراموش میشود...و خود را برتر از همه میدانند گاه تحلیلی میکنند که اصلاً ولایت این را نمیگوید اما انگار اینانند از همه عالم ترند نعوذ بالله...هر آنچه درست میپندارند را به ولایت ربط میدهند حال آنکه همه اش نادرست است...
با اینها مبارزه کردند وظیفه ماست...کج روی های که دارند...بیراهه هایی که میروند و...ان شاء الله که هدایت بشوند و در ظاهر و باطن پیرو ولایت باشند...
پس سعی بر این کنیم که از حزب خدا باشیم ان شاء الله...
فان حزب الله هم الغالبون...فان حزب الله هم المفلحون...
یا حق با حق تا حق...
