اعوذ بالله من الشیطان الرجیم و النفس الاماره...(دوش مرا حال خوشی(جمعه 86 تیر 22 ساعت 11:15 صبح )

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم و النفس الاماره...

بسم الله الرحمن الرحیم...

السلام علیکم و رحمة الله و برکاته و العافیة و الخیر و النور و النصر...

...(دوش مرا حال خوشی دست داد....)...

خبر آمد خبری در راه است...سرخوش آن دل که از آن آگاه است...

شاید این جمعه بیاید شاید...

گوئیا هر جمعه که حضور پر گنهم بر عالم خاکی چونان پست ترین اسفلان حضور ظاهری و باطنی داشته باشد آقا ظهور نمیکند...

آقای خوبان دعای بنده روسیه به درگاه خدای متعال جز تبیدل به نیستی نیست هر چند اگر هست بودم حالم چونان نبود که هست را در خویش عدم کنم...

دروغ زیاد گفته ام اما ترا سوگند به آن گریه های جمعه ات این سخن از ما باور کن که اگر عنایتت نباشد مارا حلاوت چه چیز شیرین باشد...

حلاوت آن گناه که بر همه رسوایی ام در محضر حق تعالی اضافه کرد...یا حلاوت آن صورت زیبا در برابر سیرت زشت...

آن میزان گناه خویش بزرگ میدانم که قبول می کنم اگر گویند تو گناه کار ترین بشری و آن میزان خویش را شرمسار در محضر خدای خویش و ائمه اطهار(ع) اجداد خویش میدانم که گویی همه گناهان بشر را به پای بنده حقیر نوشته اند...

آری با شما سخن میگویم یا اباصالح المهدی(عج)...اشک از چشمانت که ریخت دیگر مرا چه حاجت به زندگی...و گر کرم شما نبود مرا چه روی بندگی...

سینه ام گر مالا مال از نفاق و دورویی است اما بدان آخرین نقطه سپید دل رد پایی از عشق و نور است...

هنوز یه نقطه باقیست تا تحولی شگرف مرا با خود همراه سازد...

و انقلابی درونی مرا به شما پیوند دهد...آن نقطه را با همه تاریکی و ظلمات درون صاف نگاه و پر نور نگاه داشته ام تا خانه شیطان رجیم نباشد بلکه خانه عشق و نور باشد و لا غیر...

دیگر به غمت زنده بمانم سخت است...عشقت به همه باز نشانم سخت است...

یا جدا مرا برای خویش پاکیزه گردان و وجود از ظلمات معصیت و گناه پاک و روحانی فرما...

آقای خوبان مارا آقای خویش گردان...

مارا پیرو واقعی ولایت گردان...

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و النصر فان حزب الله هم الغالبون فان حزب الله هم المفلحون...

یا((الله))(ج)...یا ائمة الهدی(ع)...

یا حق با حق تا حق...