سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر که ما اهل بیت را دوست بدارد و محبّتما در دلش تحقّق یابد، چشمه های حکمت بر زبانش جاریمی شود. [امام صادق علیه السلام]

دل نوشته های دو سربه دار

 
 
جون آقا روم نمیشه دیگه باهات حرف بزنم...(یکشنبه 86 شهریور 11 ساعت 12:10 صبح )

بسم الله

آقا جان در این چند وقته همه از تو میگفتند و دم از تو میزدند و از تو مینوشتند ولی من ساکت ماندم تا بعد از

برگزاری جشن میلاد تو به پیشگاه تو حاضر شوم و از کارهایی که مردم برای تو انجام داده اند بگویم

میخواستم بعد از نیمه شعبان به تو بگویم که دیگر آقا وقت ظهور است.....بــــــــــــــــــــــــیا

میخواستم بیایم و به تو بگویم که بیا و ببین که همه برای مقدم تو خوشحال هستند....

میخواستم به تو بگویم که چگونه مردم در خیابان ها فقط به فکر تو اند...

میخواستم به تو بگویم که دیگر وقت آمدن است...

اما...اما...وقتی سری به خیابان های شهر زدم تمام افکارم بهم ریخت....

آقای من...خودت خوب میدانی چه دیدم...

آقا همه جای اینکه به فکر تو باشند به فکر خود بودند...

به فکر چشم تو هم چشمی های بچه گانه...

آقای من شنیدم وقاحت به جایی رسیده بود که به نام تو مست کرده بودند و در خیابان به راه افتاده بودند...

آقا جان...نمیدانم مارا چه شده که به نام تو در خیابان ها جای صلوات آهنگ میگزاریم...

نمیدانم مارا چه شده که به خود اجازه میدهیم به نام تو هر کاری انجام دهیم...

 و نمیدانم چقدر ما پر رو شده ایم که با این همه گناه باز هم به تو میگوییم بیا...

بگذاز از دیده هایم برایت بگویم...

مهدی جان هر جا که میدیدی اسم تو بود ولی یاد تو نبود...

همه به نام تو به خیابان ها آمده بودند اما نه برای تو....

خلاصه ای گل نرگس کسی به فکر تو نیست......وما به وسعت دریا دروغ میگوییم

مهدی جان...تو غریب ترین سردار فاطمه(س)ای

آقا جان همه در عین حالی که از تو میگویند تو را در زندگی روز مره خود فراموش کرده اند

اگر تو را فراموش نکرده اند این همه گناه چیست؟

آقا اگر این جشن ها برای تو بود چرا بعد از نیمه شعبان دوباره همه همان کارهای گذشته را دنبال کردند؟

مهدی جان...نمیدانم چطور به خود اجازه میدهیم که از تو و خدای تو به خاطر به تعویق افتادن ظهورت گلگی

کنیم...

وسعت غربت تو بسیار است...

در میان 60 میلیون انسان که به نام تو نیمه شعبان را جشن گرفت 313 مخلص وجود نداشت تا تو ظهور کنی...

آقا جان در پایان حرف دلی با تو میزنم....

جون آقا روم نمیشه دیگه باهات حرف بزنم........اگه بامن حرف نزنی بال و پرم رومیکنم

بر ما ببخش عذر و جهالتمان را که تو کریمی و کریم زاده و با کریمان کارها آسان بود

یاحق باحق تاحق