مي آيم از رهي كه خطرها در او گم است
از هفت منزلي كه سفرها در او گم است . از لابلاي آتش و خون اوراق
مقتلي جمع كرده ام كه خبرها در او گم است .
هفتاد و دو ستاره در اين ره غريبانه سوختند . اين است شبي كه سحرها در او گم است .