سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نادان شما در کار فزاید آنچه نشاید ، و داناتان واپس افکند آن را که کنون باید . [نهج البلاغه]

دل نوشته های دو سربه دار

 
 
اطلاعیه(جمعه 86 مهر 20 ساعت 2:23 عصر )

بسم الله.

امروز مطلع شدم لاورگاد...از جمع سربه داران رفت.و ما هم بدون هیچ مشکلی این موضوع رو پذیرفتیم چون

این دفعه اولی نیست که این مساله پیش میاد چه در این وبلاگ و چه در سایت های دیگر.

در این راه قلم زدن اجباری نیست و باید از روی میل و رقبت و از روی دل نوشته بشه ونمیشه کسی رو

مجبور به نوشتن کرد.در هر حال لازم دونستیم این موضوع رو اعلام کنیم تا کسانی که به خاطر ایشون به این

وبلاگ میومدن مطلع شوند از این موضوع.

یاعلی



 
روز جمعه شدو...(جمعه 86 مهر 20 ساعت 1:49 عصر )

بسم الله.

نمایش تصویر در وضیعت عادی

روز جمعه شد و دلبر نیومد...

 



 
شبی که به محضر امام عصر مشرف میشویم(پنج شنبه 86 مهر 12 ساعت 2:44 عصر )

بسم الله.

امشب شب 23 ماه مبارک رمضان هست؛شبی که احتمال قدر بودنش از دوشب قدر قبل بیشتر است.

امشب شبی است که همه سماواتیان به زمین میایند تا به همراه مومنان شب زنده دار به محضر مولایشان

مهدی زهرا(ع) مشرف شوند.

امشب شبی است که همه کار ما با قرآن است.

امشب ابتدا به خدمت قرآن ناطق یعنی امام عصر(ع) میرسیم و از او میخواهیم تا با خط خوش خویش برنامه

آینده مارا بنویسد.

آری امشب شب موعود است.امشب برای چند ساعت از گناهان همه صرف نظر میکنند تا همه لیاقت دیدار را

داشته باشند.فلسفه پایین آمدن ملائکه هم همین است.هر فرشته متناسب با احوالاتش با یکی از مومنین

همراه میشود تا به محضر امام خود برسد.و روح که بزرگترین ملک است بر خود مولا حاضر میشوند.

وقتی قرآن ها را باز میکنیم و آنرا نگاه میکنیم انگار به صورت دلربای او چشم دوخته ایم.

درک شب قدر همین است.اگر توانستیم در آن لحظه که به خدمت ایشان رسیدیم خود را به تار گیسوی دوست

گره بزنیم بار خود را بسته ایم و به درک شب قدر رسیده ایم

در روایت داریم که اگر شب 23ماه مبارک رمضان با شب جمعه مصادف شود نشانه این است که خدا درهای

رحمت خود را پیش از پیش بر بندگان گشوده است.پس قدر بدانیم...

امشب شبی است که اگر نظر لطف پرودگار را جلب نکنیم و او مارا عفو نکند باید تا عرفه صبر کنیم.پس

تمام سعی خود را بکنیم تا او مارا ببخشد...

التماس دعا

 



 
برای برادر خوبم س.م و بقیه دوستان(پنج شنبه 86 مهر 12 ساعت 12:23 صبح )

بسم الله.

روز اولی که باهم حرف زدیم احساس کردم با بقیه افرادی که دراینترنت باهاشون در ارتباط هستم خیلی فرق

داره یعنی یه جورایی مثل خودم بود.

خیلی زود باهم اخت شدیم تا حدی که هر روز باهم تلفنی صحبت میکردیم.

باهم به سایت مهدی یار رفیتم و بعد از یه مدت به خاطر یه سری از مسائل باهم اومدیم بیرون.

باهم این وبلاگ رو اداره کردیم و باهم در نت به طور هماهنگ فعالیت کردیم

نوشتن در مورد دین و سیاست رو رسالت خودمون میدونستیم پس بدون پروا نوشتیم و حرف حق رو زدیم

س.م برای من جای برادر بود و هست و خواهد بود

امروز ساعت چهار بود دیدم یه تک زنگ زد وقتی بهش زنگ زدم گفت کاری نداشتم میخواستم بهت بگم به

فکرت هستم.ولی امشب بهم اس ام اس زد و گفت من رو فراموش کن.

س.م عزیز تو هنوز هم برای من همون س.م قبلی هستی و هنوز هم برام مثل یه برادری

فعلا تصمیم گرفتم مدتی از دنیای اینترنت بیرون باشم و یه خودشناسی داشته باشم و وبلاگ رو احتمالآ یکی

از دوستان به روز خواهد کرد.

سید جان تو از نسل حضرت زهرایی و من غلام غلامان حضرت زهرایم.دعام کن

از همه حلالیت میخوام معلوم نیست کی برگردم شاید فردا و شاید یه ماه دیگه و شاید یک سال دیگه

فکر میکنم اینقد غرق در این وبلاگ شدم که خودم رو فراموش کردم

سر به دار؛یادت نره که کی بودی و کی شدی و کجا هستی.

دیگه جای حرفی نمونده

یاعلی.                                                                                             12/مهر/86



 
زندگی بی تو همان مردگی طولانی است(جمعه 86 مهر 6 ساعت 1:18 صبح )

 زندگی بی تو همان مردگی طولانی است

 نور تو در همه جا هست و رخت پنهانیست
 می چکد خون دل از زخم قدیمی فراق
 ظاهراً باز هوای جگرم بارانی است
این همه اشک چرا چشم مرا پاک نکرد؟

چه کسی گفته طهارت به همین آسانی است؟
اصلا انگار نباید که تو را دید ولی
جمعه ها وقت ملاقات من زندانی است
آخر و عاقبتم با تو به خیر است ولی

ترسم از اول راه و هوسی شیطانی است
اولین بار مرا در عرفاتت بپذیر

مهزیار تو شدن کار دلی روحانی  است
من به دنبال همان خیمه سبزت هستم
جان عباس نگویی که برایم جا نیست



<      1   2   3   4   5   >>   >